مادر، مادر، مادر.... 09 اردیبهشت 1391 توسط خادم الشهداء خدایا گنج، با گنجینه ام سوخت …….. میان شعله ها آیینه ام سوختچنان مسمار در قلبم فرو رفت ….. که محسن گفت: مادر سینه ام سوخت مطلب قبلیمطلب بعدی